2011/11/22

از نمی دانم ها

 گاهی فکر می کنم واقعا بیمارم ، دقیقا به سمت چیزی می روم که به شدت آزارم می دهد یا می خوام مسائلی را بدانم که می دانم دانستنش روحم را می خراشد ، این هم نوعی مازوخیزم است یا نوعی شجاعت ؟
نمی دانم 
چیزی که می دانم این است که به شدت به سمت چیزهایی که می دانم ندانستنشان برایم بهتر است کشیده می شوم و گاهی به همین هم بسنده نمی کنم بلکه آنقدر کشش می دم که تهش به گریه زاری خطم می شود و کسی نیست بگوید دیوانه ایی ؟ نه! دیوانه ایی ؟
دیوانه ایی که من باشد باید بدانم باید بفهمم و این فهمیدن ها گاهی بد پدری در می آورد

چرا کوتاه نمی آیم از این دیوار...چرا بی خیال این مسائل آزاردهنده نمی شوم ، چرا ؟ نه! چرا ؟

No comments:

Post a Comment