2012/01/08

فغان

هر دم به ذهنم می رسد که باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور ، اما باز هم درگیرم ، فکر می کنم به همه ی مشکلات ، در به دری ها ، بدبختی ها و لعنت می فرستم و لعنت می فرستم و لعنت
عدالت کجای این دنیای هیچی به هیچ جا پنهان شده که آدم ها اینطور می سوزندو خاکستر می شوندو باز متولد می شوند و می سوزندو خاکستر...این دور باطل کی به پایان می رسد یا چرا سهم ما از این دنیا روزها سگ دو زدن شده و شب ها فکر و خیال و بی خوابی...و آیا اصلا چیزی به نام عدالت وجود خارجی هم دارد ؟
جوان های سرزمین من یک چشمشان اشک است و یک چشمشان خون ، پدرهای سرزمین من غرور مردانه شان را به حراج گذاشته اند، غم آینده فرزندان کمر مادران سرزمین مرا خم می کند...عدالت کجای این دنیا به خواب رفته است
فکر که می کنم می بینم شاید این خود عدالت است ، روزهایی که سرشان گرم بود دلشان برای یک حکومت ساختارمند پر می کشید ، روزهایی که موج موج به خیابان ها می ریختند و کور کورانه سنگ انقلاب را به سینه می زدند....کی از چنین فردایی خبر داشتند ، نه این خود عدالت است برای آدم هایی که خوشی زیر دلشان زده بود انگار...امروز این چنین خار می شوند ، کشورشان بیشتر از آن سال ها غارت می شود و هم اندک آبادیه آن دوران نیز امروز به خرابه تبدیل شده
عدالت جایی در این دنیا به خواب نرفته ما تقاص بی خردی خودمان را پس می دهیم
عصبانیم ، عصبانیم از این دنیا که این چنین روزهای زندگی مرا به بازی گرفته است که من با تمام استعدادهایی که در خودم سراغ دارم سرم گرم حل مشکلات روزمره شده ، که می پوسم آرام آرام و کسی حتی نمی فهمد چقدر درخود گندیده ام...من یک ایرانی ام و از این کشور با این چنین مردمی متنفر...چه کسی جواب ثانیه های نابود شده ی مرا می دهد. من یک ایرانی ام و خیابان های شهرم مرا می ترساند ، من یک ایرانیم و هر روز با ترس به چشم های رییسم نگاه می کنم ، من یک ایرانیم و هر روز غم جدیدی سر راهم نشسته است ، من یک ایرانیم و هیچ جای دنیا احترامی برایم نیست...این دردها را فقط می شود خون گریه کرد....تمام فرهنگ و تمدن سال های گذشته امروز پشیزی نمی ارزد برایم وقتی هیچ چیز شادم نمی کند...
درد دارم ، درد دارم ، آی هستی...ای هست کننده ی تمام این همه ، من درد دارم ، من تمام روزهایم درد می کند ، تمام افکارم درد می کنم ، تویی که هستم کرده ایی این ذره رنج می کشد از این همه هست بودن...و انگار هیچ وقت چیزی برای آرام ساختنم نیست...
کسی به فریاد برسد درد می دردمان ، کسی به فریاد برسد...

No comments:

Post a Comment