2011/10/24

هوا خوب است

تو که نیامدی ، خودم را برداشتم کشان کشان بردم توی اتاق ، دوتایی با هم نشستیم  پایین تخت ، دستش را محکم گرفتم ، طفلکی شوکه بود به خودم گفتم حق نداری گریه کنی ، حق نداری بترسی ، حق نداری دلت بگیرد ووو... تمام حق ها را از خودم سلب کردم
خلاصه دلت نلرزد
آمدم که بگویم خیالت راحت من و خودم خوبیم

No comments:

Post a Comment