2012/04/09

غصه مندی

زن های زمستانی که دلشان می گیرد سریع به گریه می افتند ، این روزها احوالات نابسامان است. انگار خیلی چیزها جایش نباشد یا دنیا تنگ شده باشد. به خودم که نگاه می کنم تمام آنچه نمی خواهی می بینم ودورتر از آنچه مورد پسند باشد. به تو که نگاه می کنم شوقی را می بینم که در من نیست و کمی نگاه اجمالی مردانه ... بیشتر می ترسم و گم می شم در آنچه باید باشم و آنچه هستم. به مردم که نگاه می کنم احساس مرگ می کنم ، این مردم...آه از این مردم.

دلم می خواهد جای دنجی پیدا کنم و مخفی شوم و کسی پیدایم نکند ، کسی نگاهم نکند ، حتی کسی لبخند نزد. جایی که خودم باشم و دانه دانه دلتنگی هایم را بچینم کناری و یک دل سیر گریه کنم.

شاید این ذات ما بودن است که گاهی هم رنگی و گاهی دو رنگ بی ربط ، نمی دانم... اما از اینکه خیلی چیزها و خیلی کَس ها نیستم متاسفم...

افسرگی چیزی است که زن های متولد زمستان به شدت مستعد آنند انگار...

No comments:

Post a Comment