زنی مانند تمام زن های این سرزمین که باد هیچگاه لا به لای موهاشان نمی پیچد
2011/01/04
Anguish
دستش روی سینه اش می لغزد ، نفسگیر است این درد
می چکد ، چیزی به سان اشک ، به رنگ خون
ترک ترک می شود
چه همه خسته است از این همه ویران شدن ها
به خود می پیچد ، چشم هایش را می بندد
شاید ..... میمیرد
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment