خیلی از نوشته ها با این عبارت شروع یا ادامه پیدا می کنند
، ناگهان چشم باز کردم و دیدم...
راستش را بخواهید باز شدن ناگهان چشم های من 7 سال پیش رخ
داد و تا به امروز هیچ چشم باز شدن ناگهانی نداشته ام ، خوب یا بد دیده و شنیده ام ، لذت برده ام یا آزار شده ام ، یک
سال دیگر هم گذشت ، اواخر امسال بسیار مضطرب گذشت ، گاهی هم دردناک ، خدا را شکر
تنها نبوده ام ، آدم های مهربانی همیشه کنارم بودند و به من لبخند زدند ، هر چند
که آرزو می کردم کسی مثل آنها در مغزم بود و هر روز این آشفتگی را سامان می داد ،
فکر هایم را ساکت می کرد تا پریشانی دور باشد و حس ترس هم...
یک سال در حالی گذشت که تصمیم های بزرگ زیادی گرفته شد ،
تصمیم هایی که امروز خوب لذت بخش اند و امیدوارم همیشه اینطور بمانند.
تولدم مبارک
به رسم همه ی سال ها
No comments:
Post a Comment